- گول خوری
- عمل گول خوردن
معنی گول خوری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه گول خورد کسی که فریب خورد فریب خور: من گول خور ساده دل که بعبث معروف به زیرک و فاضلم مغرور این ننه طبیهء... شدم. گول خوردن، فریب خوردن حقه خوردن: گفته بود که جمعی مرا تعلیم داده و عده ها دادند و خلاف کردند و من از بی عقلی گول خورده این عمل کردم
سخن چینی نمامی
عمل خود خور غصه بسیار خوردن
سوپ خوردن آش خوردن، آلت سوپ خوردن: قاشق سوپ خوری
فریب خوردن، گول خوردن، فریفته شدن
فریفته شده فریب خورده
فریب خوردن، از راه بدر شدن، فریفته شدن
عمل وشغل نزول خوررباخواری تنزیل خوری
گل سرخ
گل سرخ، گلی معطر با گلبرگ های سرخ و ساقه های ضخیم و برگ های بیضی که انواع مختلف دارد، آتشی، بوی رنگ، گل آتشی، چچک، لکا، سوری، ورد، رز